گروه اجتماعی: چند ماهی است که نامههای زیادی در دفعات متعدد از سوی اقشار گوناگون دانشجویان، افراد بورسیه و اساتید دانشگاه خطاب به مدیران وزارت علوم و مسؤولان دستگاه قضایی در رسانهها منتشر میشود. همه این نامهها یک نقطه مشترک دارند و آن هم احقاق حق از دست رفته تعداد زیادی از افراد بورسیه در ماجرایی است که از ابتدا رنگ و لعاب سیاسی گرفت و باعث ظلم آشکار به گروه زیادی از دانشجویان و اهالی علم در کشور شد. این اتهام بزرگ به جامعه علمی کشور که پرونده بورسیهها را به پیچ بهارستان رساند، تبعات قابلتوجهی در جامعه بهدنبال داشت که آبروی از دست رفته دانشجویان و ایجاد بدبینی نسبت به سیستم آموزشی کشور بهعنوان کمترین تبعات آن مطرح است که در کش و قوس پروندهسازی برای این دانشجویان، قربانی منفعتطلبی سیاسی برخی گروهها شد. این ماجرا تا جایی پیش رفت که در اثر فشار رسانهای و مطالباتی که از سوی جامعه علمی و دانشگاهی کشور وجود داشت، وزیر علوم، برنامهها و تصمیمات جدیدی را درباره رسیدگی به پرونده بورسیهها ابلاغ کرد و قرار شد تصمیمات این ابلاغیه در کشور اجرایی شود اما این روزها همگان منتظر اجرایی شدن این مصوبات در کشور هستند تا جایی که تعداد زیادی از دانشجویان با نگارش نامهای دیگر خطاب به محمد فرهادی، وزیر علوم خواستار حل و فصل سریع پرونده بورسیهها با توجه به ابلاغیه وزیر شدهاند.
عدم نیاز کلیدواژه جدید شکنجه بورسیهها
این درحالی است که جمعی از دانشجویان بورسیه در نامهای به وزیر علوم تاکید کردند که آییننامههای نامرئی وزارت علوم از عدم نیاز دانشگاهها به دانشجویان بورسیه حمایت میکند. در بخشهایی از این نامه خطاب به محمد فرهادی، وزیر علوم آمده است: تاکنون نامههای سرگشاده و درخواستهای زیادی از سوی دانشجویان و دانشآموختگان بورسیه، برای شما نگارش یافته است. اما صد افسوس که هر چه درد دانشجویان بورسیه فزونی میگیرد، تصمیمات مجموعه تحت امر درباره حل مشکل و پایان دادن به این بازی سیاسی، عجیبتر و پیچیدهتر میشود. حجم سنگین آزارها و شکنجههای مختلف دانشجویان بورسیه اعم از لغو بورس، احکام درگوشی محرمانه، درخواست غرامت چندده میلیونی، توهینهای رسانهای و مبهم گذاشتن درازمدت پرونده این دانشجویان و دانشآموختگان مظلوم، گویا هنوز حس انتقامجویی برخی از افراد زیرمجموعه شما را ارضا نکرده است و عدهای در پی آزار بیشتر این مظلومان بیپناه با ترفندی جدید و غیرانسانی هستند. عدم نیاز کلیدواژه جدید شکنجه دانشآموختگان بورسیه است.
ارائه آمارهای قابل تأمل
در بخش دیگری از نامه تصریح شده است: این روزها صحبت از آمار 170 نفری از دانشجویان بورسیه به زعم سازمان دانشجویان دارای مشکل شنیده میشود و مدیران سازمان دانشجویان اذعان میکنند وزیر این آمار را به مدیران کشور گزارش کرده است. آیا خودتان این آمارها را بررسی کرده یا فقط به گزارش سازمان دانشجویان اعتماد کردهاید. درباره آمار فوق باید گفت اولا آیا فرمول معدل که مورد تایید وزیر علوم سابق، کمیسیون آموزش و کمیسیون اصل 90 است را رعایت کردهاید؟ در این نامه همچنین اشاره شده که درباره قانون «15 صدم» ارفاق به معدل دانشجویان و یکسال سن متاسفانه در هیچ کجای قانون اعزام سالهای68-64 این نکته قید نشده است، درباره این ابداع نیز اطلاعرسانی ضعیفی صورت گرفته است. دستیابی مجموعه تحت امر شما به دادگاهی فراخ و بیضابطه و قرار گرفتن در کرسی قاضی، شاکی، دادستان و مجری با استفاده از مصوبه جنجالی 630 شورایعالی انقلاب فرهنگی باعث شده است که فشار بر دانشجویان مظلوم این روزها با ابزارهای جدید و نامتعارفی اعمال شود.
سیاست یک بام و دوهوای وزارت علوم
در ادامه این نامه دانشجویان بورسیه با اشاره به موارد متعددی در این زمینه خاطرنشان کردند: دانشگاهی که تا چند ماه قبل به تخصصی نیاز داشته و بر مبنای آن در سامانه جذب اعلام نیاز کرده و مراحل گوناگون قانونی اعم از مصاحبههای علمی و عمومی و فرآیند جذب را طی کرده است، چگونه در ظرف یک روز، از کرده خود پشیمان میشود و به دانشآموخته دکترا عدم نیاز میزند؟ آیا معاون شما و رئیس سازمان امور دانشجویان که بازی سیاسی بورسیهها را به راه انداخت و در اوایل کار با بهانه صیانت از بیتالمال، به جنگ مظلومترین نخبگان وطن میرفت، اکنون نباید به دانشگاهها بابت این خسارت عظیم و حقوق و مزایایی که به دانشجویان بورسیه پرداخت کردهاند و هزینههای مادی و معنوی که صرف مصاحبه، گزینش و طی فرآیند جذب طی شده است، کمترین ایرادی وارد کند؟
انتقامجویی سیاسی در اولویت وزارت علوم
به علاوه در بخش دیگری از این نامه آمده است: اگر مصوبه 630 شورایعالی انقلاب فرهنگی و سپردن تمامی مقدرات یک دانشجو و دانشآموخته مظلوم به وزارت علوم نبود، آیا دانشگاههای تحت امر شما توان و اجازه صدور این حجم عدم نیاز به دانشآموختگان مظلوم را داشتند؟ آیا شما از تعداد بورسیههای عدم نیاز خورده در 9 ماهه اخیر اطلاع دارید؟ آیا این حجم از هدررفت منابع را با شعارهایی مانند صیانت از بیتالمال و توجه به حقوق مکتسبه دانشآموختگان، همخوان میدانید؟ دانشجویان بورسیه در ادامه نامه خود افزودند: آیا وقت آن نرسیده است که قضیه بورسیهها خاتمه یابد و وزارت علوم به رسالت اصلی خود در جهت تولید علم و ارتقای اقتدار علمی کشور فعال شود. آیا رواست درصد رشد تولید علم در عربستان سعودی از ایران بیشتر شود و مجموعه شما پس از 20 ماه هنوز درگیر انتقامجویی سیاسی از بورسیهها باشد.