رضا طالقانی: شاید در وهله اول که نام این سید بزرگوار به گوش ما میرسد از او تصویری خوشسیما با ظاهری آراسته به ذهن داریم، اما خود بهتر میدانیم که این تصویر بیش از حد گنگ و مبهم است. ابهامی که ریشه در عدم شناخت این بزرگوار دارد و نشان از عمق ضعف ما در عدم آشنایی با این مرد بزرگ و تاثیرگذار. هر سال در تاریخ 9 شهریور که سالگرد مفقود شدنشان است حرفها و مصاحبههایی درباره سرانجام کار که چه شده و چه قرار است بشود صورت گرفته، اما اینبار در 9 شهریور میخواهیم به موضوعی مهمتر نسبت به ایشان بپردازیم.
امام موسیصدر همچنان غریب و مظلوم است. چه در لبنان که عمری زحمت کشید تا اوضاع را از آن آشفتهبازار، تبدیل به لبنانی زنده و پرتحرک کند، چه ایران که وطن اصلیاش بوده و ایرانی شناخته میشود. امام موسیصدر که حد میزان تاثیرگذاری و نتیجهاش را باید در حرکت و پیروزیهای حزبالله در مقابل اسرائیل مشاهده کرد به حدی غریب است که امروز وقتی سالگرد مفقودشدن ایشان فرا میرسد تنها عکسهایشان پخش میشود اما این حقیقتی تلخ است که جامعه لبنان از اندیشهها و مرام امام موسیصدر بیاطلاع است. نمیدانند امام برای چه تلاش میکرد و برای چه دست به مبارزه خاص خودشان زده بودند. مبارزهای که گاه ژ3 سلاحش بود و گاه هم اعتصاب غذا. و همه اینها برای یک هدف بود؛ وحدت جامعه لبنان. سید بزرگوار بود که میدانست حفظ وحدت یعنی همان مبارزه تام و تمام با اسرائیل. چرا که میدانست حفظ وحدت موجب عدم تجزیه لبنان میشود، که این طرح دشمن بود و این هدف و این سبک از مبارزه، میتواند خود ادامه راهی باشد برای آزادی قدس. راهی که در ابتدا یکه و تنها در آن بود و هیچ همراهی نداشت، اما از این تنهایی ساز و کاری بنا کرد که ثمرهاش امروز در لبنان دیده میشود، اگرنه مشخص نبود لبنانی به چنین شکل باقی میماند یا نه. لبنان اگر با این نقشه و همین تنوع قومیتی و دینی باقی مانده، مرهون زحمات امام موسیصدر است که قدر این زحمات را کسی همچون سیدحسن نصرالله میداند و بیان میکند که ما هرچه داریم از جمله پیروزی در جنگ 33 روزه متعلق به امام دربند است.
امامصدر در لبنان دم از حکومت و دولت تماما شیعی نزد، بلکه وحدت را چاره کار سربلندی لبنان میدانست. این واضح است که عزت تشیع در لبنان نسبت به قبل و بعد حضور ایشان قابل قیاس نیست اما این نکته هم حائز اهمیت است که بدانیم ایشان در آنجا شرط نداشتند که دولت حتما باید علوی و شیعه باشد، بلکه ایشان نسخه حفظ استقلال لبنان را در وحدت و زیست تمام قبایل و فرق مذهبی در کنار هم میدانستند. ماندن لبنان با همین تمامیت ارضی، مدیون تلاش بدون یأس امام موسیصدر است که تلاش جدی به خرج دادند تا طرح اسرائیلی تجزیه لبنان نتواند موفق شود.
از طرفی مظلومیت ایشان منحصر به لبنان نیست بلکه در موطن خویش نیز گسترده است. اگر با افکار و آرای امام موسی صدر آشنا بودیم درمییافتیم که شاید چارهکار ما در اجتماع خویش چیزی جز عمل به منش ایشان نیست که در لبنان هم اجرایی شد و نتیجه بسیار قابل قبولی هم داشت. حال باید همین را کنکاش کنیم که مشکل چیست که کلید آن راهی است که این سید بزرگوار در لبنان اجرایی کردند؟ نکته واضح و مبرهن آن است که پس از انقلاب و قبل آن، با وجود امامخمینی(ره) و بعد ایشان آیتالله خامنهای، ما مشکلی در ارائه راهبردهای کلان برای پیشبرد انقلاب و جمهوری اسلامی نداشتیم و نداریم. اما نکته مهم اینجاست که همین سیاستهای کلان نیاز به اجرایی شدن دارند و به ورطه عمل درآوردن اینها نیز نیاز به اسلامشناس و عالم دارد. در ابتدای انقلاب شاهد بودیم که استاد شهید بزرگوار مطهری، پای میدان عمل بودند و هرجا که شک و شبههای بود با قلم یا سخن خود تلاش میکردند تا آن را برطرف کنند که همینگونه هم میشد و شاهدیم که کتب و نظریات ایشان همچنان با قوت پاسخگو است. اگر برخی فرداً و واحداً فعالیتهایی داشتهاند، اما در بحث اجتماعی و کف جامعه، به سبب از دست دادن بزرگانی در ابتدای انقلاب غفلت صورت گرفت. حالا باید دید پیوند این مهم و عملکرد امام موسیصدر چیست تا حلقه مفقوده پیدا شود.
کاش جناح مومن انقلابی به بررسی افکار امام موسیصدر بپردازند که همچنان معتقدیم راهحل کم کردن مشکلات در عرصههای خرد اجتماعی که اصلاح جامعه در سطح کلان را در پی خواهد داشت، همین راه و روش ایشان است که البته نشأت گرفته از اسلام ناب محمدی(ص) است.